سفارش تبلیغ
صبا ویژن

shik-shad-mazhabi

گفت دانایی که گرگی خیره سر

هست پنهان در نهاد هر بشر

لا جرم جاریست پیکاری سترگ

روز و شب مابین این انسان و گرگ

زور بازو چاره ی این گرگ نیست

صاحب اندیشه داند چاره چیست

ای بسا انسان رنجور و پریش

سخت پیچیده گلوی گرگ خویش

وی بسا زور آفرین مرد دلیر

هست در چنگال گرگ خود اسیر

هر که گرگش را دراندازد به خاک

رفته رفته میشود انسان پاک

آنکه با گرگش مدارا می کند

خلق و خوی گرگ پیدا می کند

در جوانی جان گرگت را بگیر

وای اگر این گرگ گردد با تو پیر

روز پیری گر که باشی همچو شیر

ناتوانی در مصاف گرگ پیر

مردمان گر یکدگر را می درند

گرگ هاشان رهنما و رهبرند

اینکه انسان هست اینسان دردمند

گرگها فرمانروایی می کنند

آن ستمکاران که با هم محرمند

گرگهاشان آشنایان همند

"گرگها همراه و انسانها غریب

با که باید گفت این حال عجیب


نوشته شده در پنج شنبه 89/1/26ساعت 5:2 عصر توسط اعظم هدایتی نظرات ( ) |

قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت

کد بارش قلب


انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس